فراماسونری چیست؟

توضیحات همراه با تصویر

فراماسونری چیست؟

توضیحات همراه با تصویر

"DC" انتهای نام شهر واشینگتن دی سی؟


بار ها دیده شده و شنیده شده که در برخی همایشها و به تبع آن در بسیاری از وبلاگها گفته و نوشته شده که "دی سی" انتهای نام شهر واشینگتن دی سی به معنای "دیمون کل" یعنی پایتخت شیطان است!


البته شنیده شده که در همین رابطه تاکید شده تا همین اواخر خود امریکاییها (دقیقاً چه کسانی؟) می گفته اند "DC" یعنی "دیوید کپیتال" به معنای پایتخت داوود (ع) . . .

حالا از این که این "خود آمریکایی ها" چه کسانی بوده اند و و این فرمایشات را دقیقاً در کجا مطرح کرده اند ، در این سخنرانی ها و همایشها نامی به میان نیامده! اما در برخی از این سخنرانی ها گفته میشده که "ضمناً گفته میشود این دو حرف مخفف دو کلمه ی منطقه ی کلمبیا نیز هستند که احمقانه و غیر منطقی است . . ."

در مورد نام شهر و ایالت واشنگتن که با کوچکترین اطلاع از تاریخ ایالات متحده میتوان حدس زد این نام به یاد جرج واشینگتن (رهبر استقلال طلبان و اولین رئیس جمهور ایالات متحده) بر آن گذاشته شده .





اما دو کلمه ی "D و C" واقعاً به چرا بکار میروند ؟

دی سی انتهای نام شهر واشینگتن دی سی برای این ‌که شهر واشینگتن با خود ایالت واشینگتن اشتباه نشود همواره در انتهای نام آن می آید . دی سی در واقع مخفف لقب این ایالت است و واشنگتن دی سی یعنی "واشنگتن زیر مجموعه ی دی سی" که در اینجا منظور همان ایالت واشنگتن است .

برای روشن تر شدن موضوع ذکر این نکته ضروریست که حتی سایت رسمی این ایالت با آدرس www.dc.gov در دسترس است!

.

اما خود "دی سی" واقعاً مخفف چیست؟

دی سی به اختصار به منطقه ی کلمبیا (District of Columbia) اشاره دارد . این منطقه از امریکا زیر نظر کنگره امریکا و خارج از حاکمیت تمامی ۵۰ ایالت این کشور قرار دارد.

اما چرا منطقه ی کلمبیا؟

 بطور خلاصه در بالای کنگره ی ایالات متحده ی امریکا واقع در ناحیه ی کلمبیا مجسمه ای قرار داده شده به نام کلمبیا که به همین موضوع اشاره دارد :



این پیکره تمثالی از خدای آمریکا و نمونه ای از تندیس اسطوره آمریکائیست . نام او کلمبیا است . کلمبیا الهه ی جنگ است . به همین سادگی!

ضمناً تصویری از کلمبیا هم در زیر این گنبد (در داخل ساختمان) مو جود است که آنرا در ادامه میبینید:



کلمبیا در حال بیرون راندن فرمانروایان ستمگر.

در پایان هم باید تاکید کرد کلمبیا به صورت Columbia نوشته میشود و نه بصورت Colombia که نام کشوریست در آمریکای جنوبی . ضمناً نامهای مشابه دیگر مثل نام دانشگاه معروف کلمبیا هم اشاره به همین Columbia دارد .

.

واقعاْ سرزدن چنین اشتباهاتی از کسانی که کباده ی تخصص در این زمینه ها را میکشند و در دانشگاههای معتبر کشور سخنرانی میکنند بعید است .

quot;دیمون کل

دلایل نماد گرایی

فراماسون ها به شدت نماد گرا هستند چرا که فرهنگ خود را از مصر باستان که نمادگرا ترین تمدن قدیم بوده است وام گرفته اند.به همین دلیل باید نماد های فراماسون ها را شناخت.


1.گونیا و پرگار:دو ابزار اصلی یک معمار و شما می دانید که عبارت فراماسون( (free masonبه معنای بنا یا معمار آزاد است. این نماد را در بسیاری از فیلم ها و حتی سنگ نمادین دویستمین سالگرد تاسیس کنگره آمریکا مشاهده می کنید.


2.ستاره شش پر:این ستاره هیچ ربطی به حضرت داوود ندارد و برای اولین بار در قرن هفت وارد یهودیت شده است.هنگامی که این نماد وارد یهودیت شد خود یهودیان اعتراض کردند که این نماد ما نیست و نماد ما شمعدان هفت شاخه است.این ستاره طبق نوشته سایت شیطان پرستان قوی ترین علامت در جنگیری است.فلسفه تشکیل این ستاره این است: این علامت از یک مثلث رو به پایین و یک مثلث رو به بالا تشکیل شده است.مثلث رو به بالا نمادمرد واستحکم او است.مثلث رو به پایین نماد زن و توازن و زیبایی است.همان طور که مشاهده می کنید از دو رنگ آبی و قرمز تشکیل شده است.پس ستاره شش پر می گوید:از برخورد زمین و آسمان ،زن و مرد، سرد و گرم و... بود که جهان تشکیل شد پس خدایی وجود ندارد .همه چیز با یک آشوب شروع شد که به طرز عجیبی با بیگ بنگ تشابه دارد.

قسمت دوم* نمادگرایی در حادثه مرگ پرنسس دیانا و یادبودهای وی

چرا دایانا باید کشته میشد؟

در پاسخ به این پرسش حدس و گمان های بسیاری مطرح شده که باتوجه به اینکه قبل از خاک سپاری دایانا ، یک بانوی پزشک انگلیسی به نام "آن کاکس" که شوهرش مردی مسلمان بود و مدت ده سال دکتر خانوادگی فاید به شمار می آمد ، مدعی شد که دایانا قصد داشته به دین اسلام درآید و از همین رو هفته ای یکبار او می رفت تا پرسش های مذهبی اش را مطرح کند که در بیشتر این ملاقات ها ، نامزد دایانا یعنی دودی الفاید نیز وی را همراهی می کرده است.


پدر دودی الفاید گفت: "دایانا در ژوئیه سال ۱۹۹۷ میلادی در جریان تعطیلاتی که با هم بودیم خصوصی به من گفت که نگران (سلامت خود) است." وی در بیانیه ای مکتوب به دادگاه افزود "دایانا به من گفت که : می داند فیلیپ و پرنس چارلز قصد دارند از شر او راحت شوند."

اعتراف به قتل ملکه زمانی سندیت پیدا کرد که وی در خلال پیام رادیویی و تلویزیونی خود آشکارا از ضرورت "درس گرفتن از مرگ دایانا " و اصلاح ساختار دربار کشور سخن گفت . ضمناً این نکته نیز قابل ذکر است که دایانا با توجه به محبوبیتی که در بین مردم داشت خطری جدی برای ملکه محسوب میشد .

نکات مذکور محتمل ترین دلیل قتل وی را به ما نشان میدهد : متوقف کردن عضو سابق خانواده سلطنتی از ورود به مسیری که نباید واردش میشد . . .




پارکی به پرنسس دایانا اختصاص یافته که دارای یک فواره بیضی شکل و یک جایگاه مقدس می باشد . این پارک در لندن ٬ انگلستان قرار دارد . با این همه ٬ برجسته ترین نماد را می توان بر روی سطح زمین یافت :





الهه دایانا



در اساطیر رومی ٬ دایانا الهه طبیعت ٬ زایش ٬ شکار و حامی ضعیفان بود . دایانا هم ارز آرتمیس ٬ الهه یونانی است و نمایانگر بانوی مقدس یا بعد زنانه خداست . پرنسس دیانا همان ویژگی ها را با حمایت از محیط زیست ٬ توجه به ضعیفان در مأموریتهای خود در سفر به کشورهای جهان سوم و بدنیا آوردن وارثان آینده تخت پادشاهی انگلستان یدک می کشید . یک بوستان درخت بلوط به الهه دایانا اختصاص یافته است . در زمان روم باستان ٬ بوستان ها و جایگاه های مقدس دیانا همواره در طبیعت وحشی و دور از مناطق شهری قرار داشتند . چنین معابد پنهانی در سرتاسر اروپا کشف شده اند . علاوه بر شباهت اسمی الهه دایانا و پرنسس دایانا ٬ وی در یک بوستان در شهر زادگاه خود به خاک سپرده شد . تصویر الهه دایانا اغلب به همراه تصاویری از آهوها و کبوترها ترسیم می شود.



ماهیت مؤنث غالبا با اشاره به ماه نشان داده می شود چراکه الهه ماه در مقابل خدای خورشید است . همچنین انرژی زنانه معمولا با سیاره ونوس که در نمادها به شکل یک گل پنج پر یا گل رز نشان داده می شود ٬ همراه است . شکل الهه بی تردید در تمام ادیان ظاهر می شود ؛ حتی در مسیحیت این شکل در مریم باکره ظهور می یابد . نمادهائی که از ماقبل تاریخ وجود داشته و توسط اسرار مشرکان و آموزه های سری یهودی-مسیحی حفظ و منتشر شده اند . امروزه ٬ شاگردان آموزه های رمزی به سادگی این نمادها را تشخیص داده و آنها را تفسیر می کنند . ما در ادامه به چگونگی استفاده از این نمادها در رابطه با پرنسس دیانا و مفهوم تبدیل وی به بانوی مقدس خواهیم پرداخت .











در اینجا دایانا را با یک گل پنج پر (گل رز) مشاهده می کنیم . گل رز نمادی رمزیست که به انرژی زنانه اشاره دارد . در ادامه آنچه در ویکی پدیا در این باره نوشته شده است را می خوانیم:

«گل پنج پر٬ گل رزی با پنج گلبرگ است که در نمادگرائی مسیحیت در قرون وسطا یافت می شود. رز پنج پر اغلب بر فراز طاق های مخروطی ٬ دربها و پنجره هائی به شکل شکم ماهی که نمایانگر رحم مریم مقدس هستند دیده می شود. برخی از تاریخدانان بر این باورند که شکل رز در معماری گوتیکی نماد سری ماهیت تأنیث و یکی از نمادهای انبوه هرمسی در این کلیساهاست. تاریخ پیدایش این نماد به زمان روم باستان بازمی گردد. نماد رز در آن دوره به «رز ونوس» معروف بوده است . رز پنج پر مسیری پنج ضلعی که ونوس در آسمان شب ترسیم می کند را به یاد می آورد. این موضوع به همراه زیبائی ذاتی گل٬ نمادی بارز از الهه عشق را بوجود می آورد.»

با مطالعه و بررسی نمادگرائی رمزی در می یابیم که رز گل پنج پر٬ ستاره پنج گوش٬ ماه و ونوس همگی نمایانگر ماهیت تأنیث هستند . پنجره گل رز بزرگی که در کلیسای نوتر دام پاریس قرار دارد نمایانگر مریم باکره است (خود واژه نوتر دام به معنای «بانوی ما» می باشد) . نماد سیاره ونوس ٬ (♀) ٬ نیز برای نشان دادن جنس مؤنث بکار می رود (اصالتاً مصری) . همچنین ماه نیز یادآور ماهیت تأنیث است زیرا نور خود را از خورشید دریافت می کند (بعنوان منبع نور) . این تداعی معانی از زمان های گذشته وجود داشته و ریشه در الحاد باستانی دارند.

آشکار ترین تلاش برای ارتباط دادن پرنسس دایانا و نمادهای مربوط به الهه مؤنث با نمادهائی که برای بیاد داشتن وی استفاده می شود ٬ انجام می گردد . چندین نمونه برای اشاره به دایانا از طریق نماد گل رز وجود دارد:







ادامه دارد......

قسمت اول**بررسی نمادگرایی در حادثه مرگ پرنسس دیانا و یادبودهای وی

شاهزاده چارلز در سن ۳۳ سالگی برای ازدواج تحت فشار قرار داشت و به دنبال فردی از خانواده‌های مرتبط با دربار می‌گشت که مذهب پروتستان داشته باشد . دایانا فرانسس اسپنسر متولد شهر کوچک سندرینگهام انگلستان که پدرش نیز با دربار ارتباط و دوستی داشت شرایط مورد نظر را داشت . به این ترتیب آن ها با هم نامزد شدند و این نامزدی به ازدواج این دو انجامید .

حاصل این ازدواج دو پسر در سالهای ۱۹۸۲ و ۱۹۸۴ بود ، یعنی شاهزاده ویلیام ، دوک کمبریج و شاهزاده هری ولز . بهمین سادگی دایانا فرانسس به شاهدخت ولز تبدیل شد!!!



این خلاصه ورود دایانا ست به خانواده سلطنتی که بی شباهت به افسانه ها نیست . البته نکته اینجاست که این ازدواج برخلاف افسانه ها پایان خوشی نداشت و بدلیل فساد اخلاقی شاهزاده چارلز به جدایی انجامید .


"دایانا از اغلب دوران زندگی درباری خود با عنوان "روزگار سیاه" یاد می کرد . . . "(کتاب “دایانا غریبه ای در دربار انگلیس” نوشته ” اندرو مورتن” ترجمهٔ “سیاوش فولادفر” انتشارات “کویر”)

.

در مستند اریوال (ظهور) هم اشاراتی به پرنس دایانا شده که بخشی از آن عیناً در ادامه ذکر شده :

"شبکه ای از دودمان های اصلاح نژاد شده وجود دارد . من و در واقع خود آنها ، خود را به نام ایلومناتی می نامند که به معنای افراد روشن شده می باشد . . . در مورد این افراد ، همه چیز به وراثت و نسل ارتباط دارد . آنها شبیه گله دار و مربی اسب هستند . دایانا ، اساساً خود را اسب مادیان تولید نژاد در خاندان سلطنتیWindsor می نامد . او تنها به این دلیل به این شبکه آورده شده تا صرفاً وسیله ای برای به دنیا آوردن William باشد"

بله! نکته تلخ داستان ورود دایانا به خانواده سلطنتی همینجاست! او مانند آنچه در داستانها خوانده ایم نه صرفاً بخاطر زیبایی [بی نظیر] ش ، بلکه بخاطر نژاد اصیلش وارد خانواده سلطنتی شد و با مردی ازدواج کرد که هیچ ابایی از اظهار علاقه آشکار به یک زن دیگر (کاملیا پارکر) نداشت!!!

در نهایت دایانا بدلیل عدم توان تحمل چنین زندگی ای از همسرش جدا شد . البته بعد از انجام ماموریتی که برای آن انتخاب شده بود : یعنی بدنیا آوردن یعنی شاهزاده ویلیام ، دوک کمبریج و شاهزاده هری ولز


اما چون وی مادر دو تن از شاهزادگان بود تا آخر عمر به عنوان یکی از اعضای خانواده سلطنتی باقی ماند و لقب پرنسس ولز را حفظ کرد . دایانا در اواخر عمرش تصمیم به ازدواج دوباره گرفته بود . کسی که وی می خواست با او ازدواج کند دودی الفاید نام داشت . البته اگر این ازدواج صورت می گرفت دایانا القاب سلطنتی اش را از دست می داد و دیگر عضو خانوادۀ سلطنتی محسوب نمی شد.

البته این ازدواج هیچ وقت صورت نگرفت زیرا در ۳۱ آگوست ۱۹۹۷، دایانا در یک تصادف شدید رانندگی درگذشت . وی آن شب به همراه نامزدش دودی الفاید و راننده اش برای فرار از دست عکاسان از درب پشتی هتلی در پاریس خارج شد و قصد خروج از شهر را داشت . آن ها در یک بنز لیموزین در تونل الما مشغول به حرکت بودند که ماشینشان به دلیل سرعت زیاد و عدم کنترل راننده با دیواره (در واقع با ستون سیزدهم) تونل پاریس برخورد کرد و راننده و الفاید در دم جان باختند .

حادثه ای که هنوز هم بحثهای بسیاری در مورد آن هست و به سوء قصد شباهت زیادی دارد . حادثه ای که از آن فقط هفت عکس منتشر شد :




ادامه دارد...

راز نماد سطح شطرنجی!

سطح شطرنجی سیاه وسفید ٬ از زمان مصر باستان در معابد مورد استفاده قرار می گرفته و بیش از آنکه جنبه ی تزئینی داشته باشد٬ دارای مفهومی رمزآلود است.امروزه٬ این نوع کفپوش یکی از نمادهای مهم فراماسونری و مکانی برای اجرای مراسم فرقه ای در کلیه ی لژهای ماسونی به شمار می رود.تشریفات ویژه ی ورود به این سازمان می بایست بر روی این سطو ح٬ که کنایه از آمیختگی زندگی انسان با خیر و شر است ٬ انجام گیرد.





دوگانگی





در کنار هم قرار گرفتن رنگ های متضاد بر روی سنگفرش شطرنجی ٬ نمایش عینی یک اصل مهم در فلسفه ی هرمسی است : دوگانگی .

“این سنگفرش که با استفاده ی متناوب از رنگهای سیاه وسفید تشکیل می شود٬ به شکلی هدفمند ویا کاملا اتفاقی٬ حاکی از اصالت خیر وشر در باورهای مصریان و ایرانیان باستان می باشد.این سطوح در واقع نماد میدان جنگ عناصر متضاد است: میخائیل(۱) و شیطان٬ نماد خدای حقیقی و دروغین٬ نور و تاریکی ٬ شب و روز ٬ آزادی و استبداد٬ آزادی انتخاب دین و عقاید تعصب آمیز کلیسا که بجای افراد فکر می کند و بر طبق این عقاید پاپ مصون از لغزش است.

کف یا زمینه ی لژ٬ زمینه ی شطرنجی سیاه و سفید یست که مفهوم کیفیت دوگانه ی هر موضوع مرتبط با دنیای مادی و مبنای فیزیکی طبیعت انسان از جمله جسم فانی٬ امیال و خواسته های وی را بیان می کند. به گفته ی شکسپیر”زندگی ما با رشته های به هم تنیده ی خوب و بد بافته شده است”. خیر وشر ٬ نور وتاریکی٬ شادی و غم ٬ مثبت و منفی٬ اجزای لاینفک هر چیزی را تشکیل می دهند. چیزی که به نظر من خوب است ممکن است به نظر دیگری بد باشد. لذت از رنج ایجاد و سرانجام آن نیز رنج است.چیزی که اکنون درست به نظر می رسد ممکن است در زمان دیگری اشتباه باشد. تعالی عقل به همان نسبت پریشانی و جهل را به دنبال دارد.

تقابل این عناصر ناظر بر همه ی اعمال ماست و تا زمانیکه -با آموختن و بکار بستن آموزه های این فلسفه- برای نیل به شرایطی که در آن٬ پی به موجودیت مفهوم پنهان در زمینه ی شطرنجی برده و بجای قائل شدن تضاد و تقابل برای مفاهیم متضاد٬ آنها را به عنوان یک جزء واحد یا همذات بپذیریم٬ آماده نشده باشیم٬ می بایست نفوذ و کنترل این دوگانگی ها را تحمل کنیم. برای درک وحدت یا همذاتی٬ ابتدا باید از سلامت قوه ی ادراک ٬که بر تجربیات برتری دارد٬برخوردار باشیم زیرا برای عقل تاریکی و نور هر دو مشابه بوده و فراتر از آن٬ مفاهیم خیر وشر٬ لذت و رنج٬ در ترکیب با یکدیگر به تعالی می رسند. این مرتبه ی رفیع بوسیله ی حاشیه ی کنگره دار نقشه ی شطرنجی سیاه وسفید نشان داده می شود؛درست مانند وجود و مشیت غیبی که جسم فانی ما را٬ که در ذات خود دربرگیرنده ی عناصر متضاد می باشد٬ در برگرفته است.”

از این گذشته٬ سنگفرش شطرنجی نماد زمین یا همان دنیای مادی بوده و در تقابل با سقف که نمایانگر آسمانها و عالم روحانی است٬ می باشد.

سقف لژ در تضاد کامل با کفپوش سیاه وسفید آن قرار داشته و بعنوان “سایبان آسمانی مخلوقات و حتی عالم غیب” توصیف می گردد.

اگر این کفپوش نماد ماهیت مادی و محسوس انسان باشد٬ آنگاه سقف نشان دهنده ی ماهیت روحانی و ویژگیهای موجود در آن است که این دو مفهوم در تقابل با یکدیگر قرار دارند. جسم مادی انسان٬ قابل رویت و مرکب از اجزای گوناگون است در حالیکه وجود روحانی او که جسم را احاطه کرده٬ بسیار لطیف و نامرئی است (تنها با چشم بصیرت می توان آن را دید) و در مقام تشبیه همچون عطر برای گل می باشد. وجود این بخش از انسان٬ توسط کسانی که منکر پدیده های غیر قابل شرح به لحاظ فیزیکی می باشند٬مورد تردید واقع گردید. ولی پیروان فرقه ی ماسونی بسیاری از این واقعیتها را پذیرفته و بکار می بندند (برخلاف ادعایشان) ٬بطوریکه چنین مسائلی از دید آنها تردیدناپذیر می باشد. ماسونها می بایست بازتاب دهنده ی این موضوع باشند که (۱) آنها در فرقه ای وارد شده اند که مدعی کشف ذات و ماهیت انسان است؛(۲) متعهد به یاری ایشان در جهت نیل به این آگاهی- با آموزش اموری که مسلما از آنها بی اطلاع هستند- بوده٬ که این آموزه ها و نمادها٬ توسط مربیان خردمند و با صلاحیت ایجاد می شوند؛ و در نهایت(۳) دانستن این مسأله که بهره مندی از یک گرایش فکری منعطف٬ پذیرا و فروتن در قبال نمادها و مفهوم آنها٬ به پیشرفت یک فرد بیش از تعصب و تفکر انتقادی یاری می رساند. “

جایگاه تشریفات



سنگفرش مکانی رمز آلود را ایجاد می کند که محراب انجام تشریفات در آن قرار داشته و مرکز اجرای مراسم آئینیست. تشریفات درجه ی کارآموز بطور نمادین بر روی این مکان واقع می شود. برطبق دستورالعمل مراسم درجه ی سوم فراماسونری ٬ این سنگفرش مربعی برای راه رفتن کاهن اعظم ساخته شده است.

“علت اینکه سنگفرش شطرنجی چنین جایگاهی را در میان متعلقات لژ دارد چیست؟ پاسخ این سؤال را می توان در بیانیه ی تشریفات درجه ی سوم فراماسونری یافت: “این کفپوش مربعی برای راه رفتن کاهن اعظم ساخته شده است.” در اینجا منظور تنها کاهن اعظم یهود که قرنها پیش می زیسته نیست بلکه به هر عضو این فرقه اشاره دارد. هر ماسون در آرزوی رسیدن به مقام کهانت اعظم و ایجاد معبد مربوط به خود است تا آنجا را به مکانی برای پیوستن خود به خدا تبدیل نماید. بنابراین واقعیت که همه ی موجودات٬ فارغ از اینکه فراماسون هستند یا خیر٬ در دنیائی دوگانه بسر می برند٬ همگی در هر لحظه از حیات خود بر روی این سنگفرش قدم گذاشته و با خیر وشر رویارو می شوند.از این منظر٬ این کفپوش٬ نمادی از یک اصل اولیه ی فلسفی است که برای همه ی ما آشناست. ولی در اینجا “راه رفتن” مفهوم گسترده تری دارد:برای کسی که می خواهد خود سرنوشت خویش را رقم زده و ناخدای روح خود باشد٬ راه رفتن بر روی این عناصر متضاد با هدف پیشی جستن و غلبه بر آنها و نیز لگد مال کردن ماهیت جسمانی و پست و تحت کنترل درآوردن آن٬ صورت می گیرد.شخص باید قادر به عبور از مفاهیم در هم آمیخته ی خیر و شر ٬ برای رسیدن به مرحله ای فراتر باشد.وضعیتی که در آن٬ فراز و فرود تقدیر ٬ ترسها و امیال ناظر بر زندگی یک انسان معمولی و نیز پیچ و تاب افکار و رفتارهای بی هدف٬ برای وی بی اهمیت است. شکوفا کردن توانائی های معنوی٬ در صورتی که فرد در قید امیال و احساسات بی ثبات لذت و رنج باشد غیر ممکن است. رسیدن به این هدف از طریق تسلط بر امیال و رسیدن به آرامش و تعادل ذهنی تحت هر شرایط صورت می پذیرد. این همان زمانیست که یک ماسون واقعی بر روی سنگفرش شطرنجی هستی و امیال متضاد ماهیت مادی خویش” راه می رود”.

برخی اظهار می کنند که سنگفرش شطرنجی به عنوان یک “قلمروی جادوئی” برای سفر از میان ابعاد و برقراری ارتباط با موجوداتی نظیر جن یا ارواح ٬ بکار گرفته می شود. بنابراین٬ معنای عمیق تر آن پشت سر گذاشتن محدودیت های دنیای مادی می باشد.





نمونه ی سنگفرش شطرنجی در کلیسای نوتردام پاریس .این کلیسا٬ توسط شوالیه های معبد(اجداد فراماسونهای امروزی) ساخته شده است.




”لا پاپس” کارت شماره ۲ تاروت است. این شماره نماد دوگانگى می باشد. به نماد ینگ یانگ بر روی کتاب این راهبه که نشاندهنده ی همان اصول دوجزئی در سنگفرش شطرنجی است توجه کنید.

مصدااقی از آیه "قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی"


بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لاَ یَعْقِلُونَ ?انفال/??? : بدترین موجودات در نزد خداوند کسانی اند که کر و لال اند ، آنان که عقلشان را به کار نمیگیرند.

* اقدام رسانه ای وبلاگ آنتی مثلثیزم در درج مطلبی با عنوان "عکس / تسخیر میدان انقلاب توسط رژیم اشغالگر قدس!" (3 مرداد 89) (لینک)

* بازتاب این خبر در رسانه های مختلف چون رجانیوز، صراط نیوز و ...(لینک)

*فشار مردم و رسانه ها جهت جمع کردن این نماد

جمعی از نمازگزاران تهرانی پس از برگزاری نماز جمعه ۱۲ آذر ماه امسال در میدان انقلاب تجمع و اعلام کرده بودند که اگر تا ۲ هفته دیگر این نماد توسط شهرداری تهران تعویض نشود، آن را تخریب خواهند کرد.(لینک)

*مجلس به افتضاح ستاره داود شهرداری تهران ورود کرد(18 آذر 90) (لینک)

*تخریب ستاره ۶ پر میدان انقلاب بعد از قریب ۱۷ ماه از شروع کار رسانه ای

شرکت های مرتبط


بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لاَ یَعْقِلُونَ ?انفال/??? : بدترین موجودات در نزد خداوند کسانی اند که کر و لال اند ، آنان که عقلشان را به کار نمیگیرند.


باید به عرضتون برسونم که بهترین و معروفترین برندهای تجاری موجود در بازار های جهان در دست اشخاصیه که تفکرات فراماسونری دارند!



لینک عکس



معماری سونری در ایران(۱) تصویری



حرکت مرموز نماینده شرکت کوکاکولا(خوشگوار مشهد)




نمادهای شیطان پرستی و رسانه حتی در کارتون...

کرانادو (دست شیطان)
از دیگر نمادهای شیطان پرستی نماد »کرانادو« (دست خفاش) یا دست شیطان است.
در ایـن نماد، همانطـور که در تصویر مشهود است، انگشت کوچک و انگشت نشانه بـاز بوده و سایر انگشتان به ترتیب خاصی بسته یا باز می باشند. البته بسته به نوع فرق و آئین های شیطانی، نماد ها تغییر می کنند که در تصاویر به وضوح آشکار است.
این نماد که تداعی کننده پنتاگرام می باشد، مانند احترام نظامیان و یا سایر علائم دستی است. برای ابراز شادی، احترام، سلام، خداحافظی و... از این علامت استفاده می شود.


حرکت دست جوجه!


لینک عکس

آیا هیتلر انتی ماسونی بود؟


بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لاَ یَعْقِلُونَ ?انفال/??? : بدترین موجودات در نزد خداوند کسانی اند که کر و لال اند ، آنان که عقلشان را به کار نمیگیرند.




آیا هیتلر انتی ماسونی بود؟

با سلام
مطابی که مشاهده میکنید اطلاعاتی است در مورد اهداف ماسونی در ابتدای تاسیس و وقایع مربوط به هولوکاست(از دید صهیونسم) و شخصیت ادولف هیتلر
(منبع:سایت شوالیه)
در جنگ های صلیبی ، پس از تصرف اورشلیم توسط صلیبیون ، گروهی کوچک از شوالیه های مسیحی که در کار شمشیر زنی مهارت زیادی داشتند در معبد سلیمان سکنی گزیدند . آنها که از طرف خود شخص پاپ انتخاب شده بودند ، از احترام و قدرت زیادی برخوردار بودند . وظیفه ی آنها حفاظت از افرا عالی رتبه ای بود که از واتیکان برای زیارت به اورشلیم می آمدند . پس از مدتی این گروه مشغول کند و کاو در زیر معبد سلیمان شدند که آثار تونل های حفر شده توسط آنها هنوز هم قابل مشاهده هست ، طبق شواهد به دست آمده شوالیه های معبد اجسامی فرا زمینی و دلایلی برای رویگردانی از مسیحیت در آنجا پیدا کردند و به کلی از مسیحیت رویگردان شدند . پس از مدتی حاکمان متعصب مسیحی متوجه تغییر در رفتار آنها شدند ولی قبل از اینکه بتوانند اقدامی بکنند ، شوالیه های معبد به سمت اروپا گرزان شده بودند . حاکمان اورشلیم با تند رو ترین سوار خود نامه ای برای پاپ فرستادند و تمام ماجرا را برای وی در آن نامه تعریف کرده بودند و جالب اینکه این پیک خیلی زود تر از شوالیه ها به اروپا رسید .زمانی که شوالیه ها به اروپا رسیدند تمامی آنها به دستور پاپ به آتش کشیده شدند و بزرگان آنها را نیز در خواب کشتند . تعداد کمی از شوالیه ها که توانستند جان سالم به در ببرند به پادشاه اسکاتلند ، تنها پادشاهی که از واتیکان اطاعت نمی کرد ، پناه بردند . پادشاه اسکاتلند از رقیب تازه ی واتیکان استقبال گرمی کرد و آنها را به درجات عالی دربار خود راه داد . شوالیه ها کم کم تفکرات خود را در دربار نفوذ دادند و بدین صورت فراماسیون شکل گرفت . قابل ذکر است که اسکاتلندی ها اولین مردم فراماسیون جهان بودند .
بعد از فراگیر شدن نظام کافر فراماسون در اروپا ، واتیکان به مقابله با آنها برخواست و بسیاری از آنها را به طرزی وحشیانه کشت . لازم به ذکر است که با توجه به تعابیر فراماسون ، اشراقیون و حشاشین می توان جنایاتی که امروزه همه به خاطر آنها کلیسا را سرزنش می کنند ،را نادیده گرفت و به واتیکان حق داد .
سالیان درازی گذشت و فراماسونری در تمام جهان به شدت فراگیر شد و قانون اساسی جدید فراماسون ها به تصویب رسید . در این زمان ارشدان فراماسون تصمیم به عملی کردن نقشه ی شوم خود گرفتند . آنها در نظر داشتند که نقشه ی بعضی از کشور ها را عوض کنند و جمهوری ها را در دست خود بگیرند . یکی از اهداف آنها کشور روسیه بود ، که موفق به این کار هم شدند و نضام روسیه را دچار تحولی بسیار بزرگ کردند . بعد از روسیه به سراغ فرانسه رفتند و به پیروزی بزرگ دیگری دست یافتند . انقلاب کبیر فرانسه به هیچ وجه انقلابی مردمی نبود ، بلکه در صدر این کار فراماسون ها فعالیت می کردند . اوضاع جهان به شدت به هم ریخته بود ، اگر فراماسون ها به اهداف بعدی نیز دست پیدا می کردند آن وقت هیچ سیاست مداری نمی توانست جلوی آنها را بگیرد .خوشبختانه ، فراماسون ها خودشان گور خودشان را کندند .هدف بعدی آنها آلمان بود ، بزرگترین اشتباه آنها بعد از گرایش به فراماسونری را می توان حمله به آلمان دانست که در آن زمان سیاست مدار بزرگ آلمان بر آلمان حکم می راند : "صدر اعظم آهنین : بیسمارک"
ماسون ها از مدت ها پیش قصد فریب بیسمارک را داشتند ولی او همواره سیاست های آنها را خنثی می کرد . تا عاقبت بیسمارک خام شد . وی قوانین ماسونی را در آلمان به تصویب رساند که به رشد آنها در آلمان کمک می کرد. ولی بیسمارک سیاست مداری نبود که ماسون ها بتوانند به همین سادگی او را دور بزنند . بعد از گذشت مدتی بیسمارک متوجه اشتباه خود شد و با خرج هزینه ای هنگفت آلمان را از این منجلاب بیرون کشید . مدتها گذشت تا اینکه آدولف هیتلر به قدرت رسید . ماسون ها که از بیسمارک نا امید شده بودند ، بار دیگر در صدد امتحان شانس خود بودند . ولی هیتلر مانند بیسمارک نبود که فقط از موضوع جلوگیری کند ، دنباله ی آن را گرفت و تقریبا بعد از مدتی بسیار اندک از شروع جنگ جهانی متوجه واقعیتی وحشتناک شد : یهودیان خرج حمله ی پنهانی ماسون ها به کشور ها را میدادند !
بعد از آن بود که هیتلر شروع به قتل عام یهودیان کرد . (هولوکاست)
با تشکر

راز مجسمه آزادی که صورته مجسمه کاملا به طرف ایرانست


بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لاَ یَعْقِلُونَ ?انفال/??? : بدترین موجودات در نزد خداوند کسانی اند که کر و لال اند ، آنان که عقلشان را به کار نمیگیرند.



راز مجسمه آزادی که صورته مجسمه کاملا به طرف ایرانست

دوستان حقیقت این عمر این است به دقت بخوانید روی کتابی که دست مجسمه آزادی است این متن را به انگلسی نوشته شده است .(در ادامه مطلب)




طراح اصلی این مجسمه «فردریک آگوسته بارتولدی» مجسمه‌ساز ماسون فرانسوی بود. البته سازه درونی آن را «الکساندر یفل» مهندس فرانسوی برج یفل طراحی نمود. مهندسان و طراحان دیگری نظیر «ژوزف پولیتزر» و «اوژن ویوله لودوک» نیز در جریان ساخت آن نقش داشتند.

ویژگی مشترک تمامی این مهندسان و طراحان عضویت در لژهای فراماسونری فرانسه بود. تا جیی که به عنوان مثال بسیاری از نماد شناسان برج یفل را یک «ابلیسک» فانتزی می دانند.
در ابتدا سازندگان فرانسوی آن اعلام نمودند که این مجسمه نماد «تائیس» مــعــشـــوقـــه اسکندر است. اما نکته ظریفی که در این میان نادیده ماند چیز دیگری بود که بعدها نشریه ماسون ترک آنرا فاش ساخت و آن شباهت بسیار زیاد چهره این مجسمه با «یسیس» اسطوره مصر باستان و الهه مورد تقدیس ماسونها بود. بعدها فردریک بارتلدی در پاسخ به انتقاد افرادی که بیان می‌داشتند این مجسمه از نظر فرم صورت به «تائیس» هیچ شباهتی ندارد گفت: من در طراحی این مجسمه از چهره مادر بیوه خودم الهام گرفته ام. آری! بارتلدی راست می‌گفت. ولی منظورش از مادر بیوه «یسیس» بود که در واقع مادر بیوه معنوی تمامی ماسون‌ها منجمله خود او بود.



لینک عکس



پس از انتقال این مجسمه به نیویورک امریکیی‌ها با هزینه ی نزدیک به 200 هزار دلار پیه‌ی 46 متری از جنس گرانیت برای آن ساختند تا مجسمه را بر روی آن قرار دهند. حال که فراماسون‌های فرانسوی برای امریکا سنگ تمام گذاشته بودند ناپسند می‌نمود اگر طراحان امریکیی دست روی دست می گذاشتند و البته در عمل نیز چنین نشد و درنهیت پیه گرانیتی آنها یک کپی محض از معبد کذیی سلیمان از آب در آمد. معبدی که ماسون‌ها برای رسیدن به نظم نوین جهانی و تشکیل حکومت ماسونی - یهودی خویش بالاخره باید آنرا بر بقیی مسجد الاقصی بنا کنند. با این تفاسیر جی تعجب هم نخواهد داشت اگر ارتفاع این ساختمان 46 متر یعنی مجموع 33+ 13 (دو عدد مورد علاقه فراماسون‌ها) باشد و خود تندیس نیز داری 168 پله به علاوه 1 نیم پله (مجموعآ 169 پله) باشد که بازدیدکنندگان را تا بالی برج راهنمایی کند! (169 = 13 X13)



بارتلدی بر روی تاج این مجسمه هفت شعاع نور قرار داد تا بیش از پیش نمادهای ماسونی این تندیس ننگ و نیرنگ را آشکار سازد. عدد هفت در کنار سمبل‌های گوناگون نور از دیر باز ستوده مصریان باستان و یهودیان و کابالیست‌های مصر زده بود. همانگونه که آن را در شمعدان هفت شاخه یهود «MENORAH» خورشید هفت شاخه مصریان و یا هفت ستاره منقوش در آسمان معبد سلیمان دیده ید.

font color= ادامه مطلب ...

به نام خدا

ایا میدانید وبلاگ رسمی فراماسونرها از ایران بدون محدودیت قابل دسترسی است


اینجا




p align=